سارینا اسماعیل زاده
Sarina Esmailzadeh
سارینا اسماعیلزاده (۱۱ تیر ۱۳۸۵ – ۳۰ شهریور ۱۴۰۱) دختر ۱۶ ساله و یوتیوبر ایرانی اهل مهرشهر کرج بود که در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ به سرش کشته شد.
سارینا اسماعیلزاده نوجوان ۱۶ ساله و دانشآموز مدرسهٔ فرزانگان در کرج بود. سارینا، پدرش را در سال ۱۳۹۲ از دست داده بود و با برادر و مادرش که دچار تومور مغزی است زندگی میکرد.
سارینا، نوجوانی که براساس ویدئوهایی که در کانال خود در یوتیوب منتشر کرده بود، دغدغه اجتماعی داشت، مخالف حجاب اجباری و به دنبال آزادی بود.
در یکی از آنها میگوید: «نوجوان ایرانی دیگر نوجوان ۲۰ سال پیش نیست. از اوضاع جهان باخبر است و از خودش میپرسد چه چیزی کمتر از نوجوان آمریکایی دارد تا دغدغههایشان اینقدر متفاوت باشد.»
سارینا علاوه بر کانال یوتیوب چند کانال تلگرامی داشت. او روز قبل از کشته شدنش در کانال تلگرامی خود نوشته بود «وطنم بوی غربت میده.»
پادکست سارینا
https://x.com/GhostOfSarina/status/1929966298152214720
دل نوشته ها
نیاز داشت.
او نیاز داشت؛ به نفس کشیدن. به دست رو هم گذاشتن. او نیاز داشت به ترس به بودنهای بیبهانه او در مردابِ رویاگوناش زندگی را تقلا میکرد او نیاز داشت به زیستن نیاز داشت که وجود داشته باشد پس دستش را دراز کرد
دراز کرد نمیدانست به چه امیدی فقط میخواست که قدمی بردارد او یادش رفته بود که در مرداب است
لجن
نزول
تعفن
انزجار
نفرت
غم
فریادی که دهان ندارد چشمانی که سو ندارد آسمانی که رنگ ندارد پاییزی که باران نداردو پایانی که پایان ندارد…— سارینا، کانال شخصی
پیکر سارینا اسماعیلزاده در بهشت سکینه به صورت شسته و کفنپیچ تحویل خانواده او دادهاند و تنها هنگام خاکسپاری، مادر او صورتش را دیدهاست. گفته شدهاست که او در یک قبر دو طبقه در کنار پدرش در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شدهاست.
عارف اسماعیلزاده، پدر سارینا در سال ۱۳۹۲ فوت کرده و او با مادرش که به شدت بیمار است و مدتها با تومور مغزی درگیر بوده و همچنین برادرش در کرج زندگی میکرد.
خبرگزاری میزان، به نقل از حسین فاضلی هریکندی، رئیس دادگستری البرز نوشته است که در گزارش پزشکی قانونی؛ علت فوت، شوک ناشی از ضربه به دنبال صدمات و شکستگیهای متعدد و خونریزی به واسطه سقوط از ارتفاع بوده است.
«همه جا شلوغ است…همه چراغهای شهر روشن است
اما چرا چراغ قلب کسی روشن نیست؟
یک شهر شلوغ است و پر از های و هوی
اما کسی در آنجا نیست
ای دنیا این چه کاریست که با ما میکنی؟
چرا کسی مهربان نیست؟
همه در کنار هماند…اما کسی آرام نیست»
و غمی در چشمانش، از خستگی فریاد میکشید...
انهایی که هنوز بیدارنشدید وهنوز تحت تاثیر تبلیغات تلقینی رژیم هستید، اگرازمزدوران رژیم که دستشون توجیب رژیم وآلوده به خون جاویدنامان قهرمانه، نیستید؛ لطفا تادیراز این نشده بیدارشید وگرفتار سيرک_انتخابات و بازی بدوبدتر نشید.
https://x.com/Sepideh52191550/status/1807853332003693027
سارینا اسماعیلزاده به دلیل سن کم و علاقهمندیهایش به مسائل اجتماعی و سیاسی، فعالیتهای سیاسی خاصی داشت که بیشتر از طریق پلتفرمهای آنلاین و شبکههای اجتماعی انجام میشد. در اینجا برخی از فعالیتهای سیاسی او را بررسی میکنیم:
یوتیوب و تلگرام: سارینا از طریق کانالهای یوتیوب و تلگرام خود به انتشار ویدئوهایی پرداخت که در آنها به مسائل اجتماعی، به ویژه حقوق زنان، آزادی بیان، و مخالفت با حجاب اجباری میپرداخت. او در این ویدئوها از تجربیات شخصی خود، مشکلات نوجوانان در ایران، و دغدغههای اجتماعی و سیاسی صحبت میکرد. مخالفت با حجاب اجباری: سارینا به عنوان یکی از صداهای جوان در مخالفت با قوانین حجاب اجباری در ایران شناخته شد. او بر این باور بود که زنان باید در انتخاب پوشش خود آزاد باشند و این موضوع را در محتوای تولیدی خود و در گفتگوهای آنلاین به شدت پیگیری میکرد. حضور در اعتراضات: سارینا در اعتراضات سراسری مهر ماه ۱۴۰۱ ایران که پس از مرگ مهسا امینی آغاز شد، شرکت داشت. این حضور از طریق ویدئوها و تصاویری که بعداً منتشر شد، مستند شده است. او به عنوان بخشی از نسل جوانی که برای آزادی و حقوق بیشتر مبارزه میکرد، نمادین شد. نماد مقاومت: پس از مرگش، سارینا به نمادی از مقاومت علیه سرکوب و بیعدالتی تبدیل شد. تصاویر و ویدئوهای او به عنوان نمادی از مبارزه برای آزادی و حقوق بشر در اعتراضات بعدی و در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شد. او به یکی از چهرههای برجسته جنبش زن_زندگی_آزادی تبدیل شد. تأثیر پس از مرگ: مرگ سارینا در جریان اعتراضات، باعث شد که توجه بینالمللی به مسائل حقوق بشر در ایران جلب شود و بحثهایی درباره آزادی بیان، حقوق زنان، و خشونت علیه معترضان در سطح جهانی ایجاد کند.
سارینا اسماعیلزاده از طریق فعالیتهای آنلاین و شرکت در اعتراضات، به شکلی غیرمستقیم در صحنه سیاسی ایران تأثیرگذار بود و پس از مرگش به نمادی از مقاومت و تلاش برای آزادی تبدیل شد.
دختری که شاید هیچوقت نتونیم با غم چشماش کنار بیایم، خواسته سارینا فقط رفاه و آرامش مردم بود ولی جون عزیزشو گرفتن...
Take me to church
منو به کلیسا ببر
I’ll worship like a dog at the shrine of your lies
توي معبدي كه ار دروغهاتون ساختيد مثل يه سگ عبادت مي كنم
I’ll tell you my sins, and you can sharpen your knife
گناهامو بهتون مي گم و شما هم مي تونيد چاقو هاتونو تيز كنيد
Offer me that deathless death
اون مرگ بدون پایانو بهم پیشنهاد کن (تشبیه زندگی مسیحی به مرگ بی پایان)
Oh good God, let me give you my life
اوه خدای خوب بزار زندگیمو بهت بدم
تو کجایی پسر، به برادر سارینا که فکر میکنم قلبم میگیره. صدا نداشتی سینا جان ولی ما ظلمی که به تو شد را هیچوقت فراموش نمیکنیم.
This compilation of 16-year-old Sarina Esmailzadeh’s vlogs is so beautifully done but also equally heartbreaking. 💔
Sarina was killed by security forces on 9/23 and now authorities are trying to make it look like she committed suicide
https://x.com/hdagres/status/1578733453746790401
https://threadreaderapp.com/thread/1759070169979105388.html
https://x.com/GhostOfSarina/status/1759070169979105388
در یکی از آنها میگوید: «نوجوان ایرانی دیگر نوجوان ۲۰ سال پیش نیست. از اوضاع جهان باخبر است و از خودش میپرسد چه چیزی کمتر از نوجوان آمریکایی دارد تا دغدغههایشان اینقدر متفاوت باشد.» Image
گزارش جامع
سارینا اسماعیلزاده، دختر 16 سالهای که در جریان اعتراضات سال 1401 ایران جان باخت، به عنوان یک نماد مقاومت در برابر سرکوب شناخته میشود. این گزارش جزئیات زندگی، فعالیتها و مرگ او را بررسی میکند و مقاله فارسی مرتبط با پست یادبود او در X را پیشنهاد میدهد. پست مورد نظر از اکانت GhostOfSarina (اینجا) منتشر شده و تصویری از یک مراسم یادبود با عکس سارینا، گلها، شمعها و پیامهای دستنویس به زبان فارسی نشان میدهد.
زندگینامه سارینا اسماعیلزاده
سارینا در تیرماه 1385 (ژوئیه 2006) در کرج متولد شد و دانشآموز مدرسه فرزانگان بود. او یک یوتیوبر فعال بود که در ویدیوهایش به مسائل اجتماعی، از جمله مخالفت با حجاب اجباری و جستجوی آزادی، پرداخت. علاقهمندیهای او شامل موسیقی، رقص، پیتزا و لذت بردن از زندگی بود. پدرش، عارف اسماعیلزاده، در سال 1392 (2013) درگذشت و مادرش، مصومه حمیدیپور، به تومور مغزی مبتلا بود. سارینا با برادر بزرگترش در کرج زندگی میکرد.
فعالیتهای اجتماعی
سارینا در کانالهای تلگرامی و یوتیوب خود، از جمله کانال sarinacmz، دغدغههای اجتماعیاش را بیان میکرد. او در یکی از ویدیوهایش گفت: «نوجوان ایرانی دیگر مثل 20 سال پیش نیست؛ از اوضاع جهان باخبر است و از خودش میپرسد چه چیزی کمتر از نوجوان آمریکایی دارد که دغدغههایشان اینقدر متفاوت باشد.» سه روز قبل از مرگش، در کانال تلگرامیاش نوشت: «وطنم بوی غربت میدهد» و خانوادهاش را به عدم حضور در اعتراضات انتقاد کرد.
شرایط مرگ
سارینا در روز جمعه 1 مهر 1401 (23 سپتامبر 2022) در جریان اعتراضات در مهرشهر کرج کشته شد. بر اساس گزارشهای رادیو فردا و شاهدان عینی، او بر اثر ضربات باتوم نیروهای امنیتی جان باخت. با این حال، مقامات دولتی ادعا کردند که او خودکشی کرده و از ارتفاعی سقوط کرده است. گزارش پزشکی قانونی علت مرگ را شوک ناشی از ضربات و شکستگیهای متعدد بر اثر سقوط از ارتفاع ذکر کرد. این تناقضها نشاندهنده جنجال و بحثهای گسترده درباره نحوه مرگ او است.
جزئیات مراسم یادبود
پست X مورد نظر تصویری از یک مراسم یادبود نشان میدهد که شامل عکس سارینا، گلهای سفید، شمعها و نورهای کوچک است. پشت میز، تختهسیاههایی با پیامهای دستنویس به زبان فارسی دیده میشود که احتمالاً بیانگر غم و همبستگی جامعه است. این مراسم نشاندهنده یادبود عمومی و تلاش برای حفظ یاد او به عنوان یک قربانی اعتراضات است. فشار به خانواده مادر سارینا تحت فشار نیروهای امنیتی مجبور شد در برنامه تلویزیونی 20:30 ادعای خودکشی را تکرار کند. همچنین عمو و خاله او به دادسرا فراخوانده شدند تا علیه کسانی که خودکشی را تکذیب میکنند، شکایت کنند. این فشارها نشاندهنده تلاش برای سرکوب حقیقت و کنترل روایت رسمی است.
ناسازگاریها در گزارشها
دولت ادعا کرد سارینا از بام خانه همسایه در عظیمیه کرج سقوط کرده، اما برنامه تلویزیونی گفت که از طبقه پنجم خانه مادرش سقوط کرده است. عکسهای منتشر شده نیز تناقض دارند، مثلاً زمانبندی روز و شب با ادعاها همخوانی ندارد. این ناسازگاریها سؤالاتی درباره صحت روایت رسمی ایجاد کرده است. دستکاری محتوای دیجیتال پس از مرگ سارینا، صفحه اینستاگرام او حذف شد و صفحه جدیدی با اسکرینشاتهای ویدیوهای یوتیوب او ایجاد شد. کانال تلگرامیاش نیز ویرایش شد تا تمایل به خودکشی را تأکید کند، اما گوشی او به خانواده بازگردانده نشد. این اقدامات نشاندهنده تلاش برای تغییر روایت دیجیتال او است.
خاکسپاری
پیکر سارینا در بهشت سکینه کرج، در یک قبر دوطبقه کنار پدرش به خاک سپرده شد. مادرش تنها در لحظه خاکسپاری صورت او را دید، که نشاندهنده محدودیتهای اعمالشده توسط مقامات است.
مقاله فارسی پیشنهادی
برای پاسخ به درخواست شما، مقاله فارسی از رادیو فردا پیشنهاد میشود. این مقاله جزئیات زندگی، فعالیتهای اجتماعی و مرگ سارینا را به طور جامع شرح میدهد و نشاندهنده نقش او به عنوان یک فعال جوان و قربانی اعتراضات است. این منبع مستقل و معتبر، اطلاعات جامعی درباره تناقضات روایت رسمی و فشار به خانواده ارائه میدهد.
مقایسه با منابع دیگر
منبع دیگری مانند dailyfootball.tv روایت رسمی دولت را تأیید میکند و ادعا میکند سارینا خودکشی کرده است. با این حال، این منبع ممکن است با دولت همسو باشد و کمتر به گزارشهای مستقل توجه کند. به همین دلیل، رادیو فردا به عنوان منبع اصلی پیشنهاد میشود.
The X post commemorates Sarina Esmaeilzadeh, a 16-year-old Iranian YouTuber killed on September 30, 2022, during the 2022 Iranian protests, with the image showing a memorial setup featuring her photo, flowers, candles, and handwritten messages in Persian on a whiteboard, reflecting community grief and remembrance.
Sarina, from Karaj, was a vocal activist against mandatory hijab laws and for women’s rights, as noted in her YouTube content, and her death—alleged by rights groups like Amnesty International to be from a baton beating by security forces—sparked global outrage, though Iranian authorities claimed it was suicide by falling from a height.
Her killing occurred during the "Woman, Life, Freedom" movement, triggered by Mahsa Amini’s death in custody, with Sarina’s case, alongside others like Nika Shakarami’s, highlighting the violent suppression of protesters, as reported by The Washington Post and Amnesty International in 2022.
از کلیسای هوزیر تا خیابانهای ایران: حکایت یک آهنگ معترض
آهنگ «Take Me to Church» از خواننده ایرلندی، هوزیر، در نگاه اول ممکن است تنها یک ترانه پراحساس درباره عشق باشد، اما در لایههای عمیقتر، این اثر یک بیانیه قدرتمند علیه ریاکاری مذهبی و دفاع از انسانیت است. این آهنگ با انتشار یک ویدیوی کوتاه از سارینا اسماعیلزاده، نوجوان ۱۶ ساله کشتهشده در اعتراضات، معنایی فراتر از مرزها یافت و به نمادی از جنبش «زن، زندگی، آزادی» تبدیل شد.
معنای پنهان: عشق مقدستر از دین؟
هوزیر در این آهنگ از استعارههای مذهبی برای توصیف یک رابطه عاشقانه استفاده میکند. او این عشق زمینی را به جای یک کلیسای سنتی، به عنوان تنها «محراب» واقعی برای پرستش خود معرفی میکند. این مقایسه یک تضاد عمدی است:
پرستش ریاکارانه در مقابل عشق حقیقی:
او به جای پرستش در یک کلیسا که آن را پر از دروغ و محدودیت میبیند، ترجیح میدهد «مثل یک سگ در محراب دروغهایشان» عبادت کند؛ این جمله، یک طعنه تلخ به مذهبهایی است که به جای بخشیدن و عشق ورزیدن، قضاوت و سرکوب میکنند.
گناه مقدس:
در حالی که برخی ادیان، تمایلات انسانی را گناه میدانند، هوزیر عشق خود را گناه میخواند اما با افتخار این گناه را میپذیرد و برای آن «قربانی» میشود. او با این کار، نشان میدهد که عشق واقعی، حتی اگر از نظر مذهب گناه محسوب شود، پاکتر و اصیلتر از آموزههای خشک و خالی از روح است.
ارتباط با سارینا اسماعیلزاده: نمادی از یک نسل
ین آهنگ تنها یک قطعه موسیقی نبود، بلکه با زندگی و مرگ سارینا اسماعیلزاده پیوند خورد. ویدیویی که در آن او با شادی با این آهنگ همخوانی میکند، پس از کشته شدنش به صورت گسترده منتشر شد. این ویدیو به یک نماد تبدیل شد، زیرا: همخوانی با پیام اعتراضات: آهنگ هوزیر درباره آزادی، انتخاب و سرکوب عشقهای انسانی است. این مفاهیم به شدت با شعار «زن، زندگی، آزادی» که خواهان رهایی از محدودیتها بود، همخوانی داشت. گویی سارینا و نسل او با انتخاب این آهنگ، به جهانیان اعلام کردند که خواستار یک زندگی آزاد هستند.
واکنش هوزیر:
ود هوزیر نیز به این موضوع واکنش نشان داد و با انتشار یک پست، از شجاعت سارینا تجلیل کرد. این واکنش، ارتباط عاطفی بین هنرمند و مخاطب را عمیقتر کرد و معنای آهنگ را فراتر از یک اثر هنری، به یک بیانیه جهانی برای آزادی تبدیل کرد.
شعر حافظ و آهنگ هوزیر: شباهت در انتقاد
نگاه انتقادی هوزیر به ریاکاری مذهبی، یادآور بیت معروف حافظ است که میگوید:
«واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند»
این بیت و آهنگ «Take Me to Church» هر دو یک حقیقت تلخ را بیان میکنند: ریاکاری و دورویی. هر دو هنرمند، یکی با شعر کلاسیک فارسی و دیگری با موسیقی مدرن غربی، نشان میدهند که حقیقت و پاکی نه در ظاهر و سخنان واعظان، بلکه در ذات انسان و صداقت درونی او نهفته است. در نهایت، این گفتوگو نشان میدهد که چگونه یک اثر هنری میتواند از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی عبور کرده و به صدای یک جنبش تبدیل شود؛ صدایی که حقیقت عشق و آزادی را فریاد میزند.
سارینا اسماعیلزاده: نماد آزادی و مقاومت 🕊️
سارینا باعث شد به نمادی از مقاومت علیه سرکوب و بیعدالتی تبدیل شود. او به یکی از چهرههای برجسته جنبش «زن، زندگی، آزادی» تبدیل شد.
ویدیو خلاصه مطلب